روح آزاد من

همانا خوشبختی انسان در آزادیه اوست

انسان آزادی رو دوست داره اما جالب اینجاست که آزادی از دید هر شخصی یه شکل هست .

آزادی برای زندگی دنیا  یا آزادی برای زندگی اون دنیا

من میگم آزادی معتدل هم در این دنیا هم در اون دنیا

از دید من هدفمند و ساده زندگی کردن با محبت و عشقو علاقه آزادی هست.

زندگی رو دوست دارم هم باتنهایی هم بی تنهایی

تنهایی آدمو وادار به خودشناسی میکنه وقتی تونستی خودتو بشناسی باید خدای خودتو بشناسی این دو بخش مهم زندگی در تنهایی امکان پذیر و قابل دسترسی هست ولی جهان شناسی در زندگی ای خارج از تنهایی امکان پذیره که همون ازدواج هست .

و در زوج بودن هست که خود شناسی خداشناسی و جهان شناسی به مرحله ی کامل میرسه .

اینا نظرات منه .

من میتونم حالت روح خودمو احساس کنم و بیشتر اوقاتم روح خودمو غمگین احساس میکنم من هر راهی رو برای آرامش روحم امتحان کردم اما نتونستم براش کاری انجام بدم .این ذاتیه روح من در من اسیره و میل به آزادی داره اما باید منتظر بمونه تا نوبتش برسه.

یک راه برای آزای روح در اسارت پیدا کردم اما اون راه بسیار مشکل هست و هرکسی از پسش بر نمیاد .اگر از این زندگی ای که انسان برای خودش ساخته دل بکنم و دور بشم برم به جایی که سکوت باشه و آرامش باشه و روح لطیف طبیعت و زیباییهای خلقت جریان داشته باشه تا بشه کاملا ملموس خدارو احساس کرد و ساده زیستو خدارو ستایش کرد امکان ازادی روح از جسمم وجود داره بدون اینکه با من نباشه  و در آرامش خواهد بود اما بسیار سخته.

اینجوری روح اسیر من که غمگین هست آزاد خواهد شد .

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: